خواستم ننویسم
خواستم درباره برنامه "دیروز امروز فردا" که با حضور جناب جوانفکر و حجه الاسلام رسایی پخش شد مطلبی بنویسم اما هر چه دیدم حرفی جز مسئله مشایی تاثیر گزار بر برنامه نبود.از آنجایی هم که ماه مبارک رمضان است و خوب است انسان در این ماه به خوبی ها بپردازد و بیاندیشد از پرداختن به مسئله مشایی خودداری می کنم و کاممان را تلخ نمی کنم.
هر چه باشد ماه مبارک رمضان متعلق به همه مسلمانان است و نه فقط ایرانیها .....!!!!!!
برادر عزیزم جناب یامین پور!
چه توقعی دارید و قتی که آیت الله العظمی شیخ محمد تقی مصباح یزدی، آیت الله ناصر مکارم شیرازی، سید احمد خاتمی و ....هر چه گفتند به این آقایان بر نخورد که نخورد و باز هم بر باطل خود اصرار دارند؟!؟!؟!؟!؟!
*****************************************
به قول دوستان پی نوشت:
* اگر نمیتوانی به بالا عروج کنی ، حدا قل مثل سیبی باش که افتادنت اندیشه ای را بالا برد(با خودم بودم)
* سخته که موقع افطار و سحر هم باید مثل روزه دارها به سفره نگاه کنی!!!!!
* هر چه می گویم که من آنچه باید می گرفتم را گرفتم قبول نمی کند و باز هم حرف خودش را می زند!!!
* فرق بین بعضی با بعضی دیگر ، پیش ارباب، آنقدر زیاد است که یک نفر با خواندن عاشورا که اگر نیم قطره خلوص داشته باشد(که ندارد) شاید حاجتش را بگیرد و یکی هم با نخواندش حاجت روا می شود.
یا علی
آنتی اصولگرای جدید هاشمی
بعضی گله می کنند که چرا موضع صریحی نسبت به مشایی نمی گیرید و یا جواب خزعبلاتی را که می گوید نمی دهید...
در اینکه مشایی مایه آبروریزی جبهه اصولگرایان است شکی نیست و نه فقط سخنان وی بلکه عملکرد او در یک سال اخیر گویای این واقعیت است که او نه تنها اصولگرا نیست بلکه آنتی اصولگراست! یعنی حرفها و خط مشی او کاملا مخالف جریان اصولگراییست و بنیانهای ارزشی انقلاب را به صورت بسیار ماهرانه و زیرکانه مرود هدف قرار می دهد.
اگر کمی عمیق تر به مشایی و خط فکری او و عملکرد و آدمهای وی نگاه کنیم به یکی از این دو نتیجه خواهیم رسید، اول اینکه این آدم کاملا به لحاظ سلامت عقل مشکل دارد که این محال است چون در اینصورت الان در این جایگاه نبود و به این زیبایی جریان فتنه جدید را هدایت نمی کرد! دوم اینکه ایشان یا مهره هاشمی رفسنجانیست و یا اینکه آگاهانه و یا نا آگاهانه در زمینی بازی می کند که هاشمی برایش فراهم کرده.یعنی ایشان آنتی اصولگرای جدید هاشمی می باشد.
و اما اگر بخواهیم فکر و ذکرمان را مشغول مشایی و حاشیه های او کنیم از دشمن اصلی باز می مانیم و آنوقت است که سران فتنه و جریان فتنه به فراموشی سپرده می شود و این دقیقا همان چیزیست که هاشمی می خواهد.
حقیقتا چرا این روزها دیگر حرفی از محاکمه سران منافق جریان سبز نیست؟ چرا حرفی از دسته گلهای به آب داده شده میر حسین موسوی و کروبی نیست؟ چرا دیگر حرفی از فائزه هاشمی خائن زده نمی شود؟ مهدی هاشمی فراری چه شد؟ و هزاران سوال دیگر که به خاطر پرداختن به مسئله مشایی بی پاسخ مانده است...
هاشمی رفسنجانی در جریان اتفاقات سال 88 شکست مفتضحانه ای خورد و این آدم کسی نیست که به همین سادگی از خیر این ماجرا بگذرد و مطمئنا در صدد بر آمده تا انتقام خود را از اصولگرایان و مخصوصا احمدی نژاد بگیرد و برای این امر همان بازیی را راه انداخته که از همان طریق کروبی را در میدان انتخابات نابود کرد .
در انتخابات 88 شاگرد اول هاشمی یعنی محسن کرباسچی وارد ستاد کروبی شد و خیلی ماهرانه و بی سر و صدا کاری کرد که آمار کروبی از آراءباطله هم کمتر شد و در روز انتخابات هم خود کرباسچی به میرحسین موسوی رای داد!
و حال همان بازی دوباره شروع شده است ! از خود احمدی نژاد علیه احمدی نژاد !
و این بار مشایی نقش کرباسچی را بازی می کند تا بدون سرو صدا و بدون حضور هاشمی ،احمدی نژاد در نظر مردم خراب شود و در اجرای وظایفش شکست بخورد و در اصل احمدی نژاد از رهبری و و لایت دور شود (احمدی نژاد هرچه دارد و اگر هم مردم به او رای دادند به خاطر رهبری بود) که این ماجرا ضربه سنگینی به اصولگرایان خواهد زد.
میر حسین یا کروبی،محسن رضایی یا هاشمی،لاریجانی یا قالیباف، احمدی نژاد یا مشایی فرقی نمی کند همه از تیغ امت حزب الله می گذرند اگر رهبری اشاره کنند.
ما دلمان نه فقط از سران فتنه بلکه از خیلی از همین آقایان مدعی پر است و فقط منتظر هستیم که مولایمان امر کند که آنوقت خیمه ای از اردوگاه اینان باقی نخواهد ماند.اقدام عجولانه و بدون امر ولایت نتیجه عکس خواهد داد و نتیجه اش می شود جریان تسخیر لانه جاسوسی که بدون هماهنگی حضرت امام انجام شد و آن همه هزینه را برای کشورمان داشت....
در آخر رهبرا از تو به یک اشاره
از ما به سر دویدن....
*********************************************
به قول دوستان پی نوشت:
* روز خبر نگار به همه خبرنگاران مخصوصا دوستان و همکارن خوبم مبارکباد....
* غرفه "الحماه" در نمایشگاه قرآن دیدنیست.پیشنهاد می کنم دید ن نمائید...
* ماه خدا نزدیک است و باز منتش بر سرمان باران میگیرد و خوش به سعادت آنانکه خود را آماده کرده اند . حلال نمائید ....
* هر چی زنگ میزنم بر نمیداره و هر چی زنگ میزنه طاقت گوشی برداشتن ندارم!!!
یا علی
شده ام باز هوایی
عزیز دو جهان!
دلم سوخته از آه نفسهای غریبت.
دل من بال کبوتر شده،
خاکستر پرپر شده،
همراه نسیم سحری گشته هوایی و سپس رفته به اقلیم رهایی،
به همان صحن و سرایی که شما زائر آنی،
و خلاصه شود آیا که مرا نیز به همراه خودت زیر رکابت ببری تا بشوم کرب و بلایی،
به خدا در هوس دیدن شش گوشه دلم تاب ندارد،
نگهم خواب ندارد،
قلمم گوشه دفتر غزل ناب ندارد،
شب من روزن مهتاب ندارد،
همه گویند به انگشت اشاره مگر این عاشق بیچاره دلداده دلسوخته ارباب ندارد...!
تو کجایی؟ تو کجایی؟
شده ام باز هوایی...
************************************
پی نوشت:
* برو دیگه ....خسته شدم و خسته ات کرده ام...
* خودش میدونه که چرا نمیتونم بیام....باید خودش حلش کنه...
یا علی
صنع صانعی
این روزها و در این وانفسای روزگار هر کسی نان هنر خویش را می خورد و بر اساس آن هنر،خود را معرفی و عرضه می کند.
البته هنر فقط مختص قشرهنرمندان نیست و در این میان قشرهای دیگر ازجمله خواص هم میتوانند هنر نمایی کنند و دستی بالاتر از دستهای دیگر بالا بیاورند!
شیخ یوسف صانعی(هرچه می بینم هیچ جایی برای عناوین آیت الله ، یا حجه الاسلام ، یا ثقه الاسلام و یا حتی آقای ....در اینجا نمی بینم) نیز از همان قشر است که در سالهای اخیر از هر انگشتش هنرها می ریزد و بابت همین هنرنمائی ها و مواضعش علیه نظام، از سوی عناصر ضد انقلاب و سایتهای خارجی وصهیونیستهای جنایتکار مورد تعریف و تمجید قرار گرفته و از وی خواستند علیه جمهوری اسلامی ایران ، حکم جهاد بدهد!!!
اگر از این مسئله که اصلا حکم جهاد در چه مواقعی باید صادر شود و یا شرایط کسی که حکم جهاد را می دهد چیست، بگذریم ، جای چند سوال اساسی دیگر باقی می ماند:
- چه شده که این نوع حکم جهاد از شیخ صانعی خواسته شده و از دیگر مراجع و علمای جهان اسلام و تشیع چنین در خواستی نشده است؟ فرق بین او و علمای دیگر چیست؟!
- کدام هنر شیخ یوسف باعث شده که از وی توقع ایجاد شود که علیه نظامی حکم جهاد دهد، که زمانی خود او رئیس دادستانی اش بوده اید و یا در حال حاضر هم از صدقه سر این نظام است که روزش شب می شود؟
- بالاخره ایشان در زمره علمای اسلام است یا صهیونیسم؟ که منتظرین حکم جهادش جبهه مقاومت اسلامی را تروریست و خشونت طلب معرفی می کنند!
- حضرت امام خمینی تمام هم و غمشان حفظ و حدت درمیان امت اسلام و دقت در درک حساسیت زمان در مقاطع مختلف بود .او برای حفظ وحدت چه کرد؟آیا آن دقت مد نظرحضرت امام را داشت؟
- شیخ یوسف که خود را هم ردیف علمای دیگر و یا شاید بالاتر از آنها می داند! چه شده که عنوان "امام جماعت مسجد ضرار"حقیقتا لایقش شده است؟ و به واقع حکم جهاد علیه نظام مقدس جمهوری اسلامی که با همت مردم شکل گرفته است و با خون شهدا آبیاری شده است،فقط به امضای شخصی مثل او صادر می شود!
به واقع او خود را در معرض خطا و گمراهی نمی بیند؟! یعنی ایشان از معصوم هم بالاتراست که چه زیبا حضرت امام سجاد(ع) در مناجاتهایشان از شر شیطان و ترس از گمراهی، به خداوند متعال پناه می بردند:"پروردگارا، ما را در صف دشمنان شیطان قرار ده و از شمار دوستانش بیرون کن تا از وسوسه ها و فریب هاى او پیروى نکنیم و آنگاه که ما را فرا خواند، اجابتش ننماییم، هر که از امر ما پیروى کند، او را به دشمنى با شیطان فرمانش دهیم و کسى که نهى ما را بپذیرد از پیروى او بازش داریم."
در پایان کم لطفیست که ازهنرنمائیهای این هنرمند عرصه مرجعیت ! و قشر خواص حرفی زده نشود.هر چه باشد توقعات بیگانگان و دشمنان اسلام از وی که مطمئنا در آینده هم ادامه خواهد داشت ،ناشی از عملکرد ایشان بوده است! از سخنان توهین آمیز به رئیس جمهور گرفته تا فتاوای اعجاب انگیزی چون" فتوای خرج کردن ازسهم امام برای زندانیان سیاسی" و یا سخنان ضد و نقیض وی درباره رهبری و فرمایشات حضرت امام گرفته تا دیدار با گروهکها و سازمانهای غیر قانونی و یا فعالان و عناصر ضد انقلاب و ...که نتیجه اش حذف وی از جایگاه مرجعیت بوده است!
*******************************************
به قول دوستان پی نوشت:
* کی گفته دیر و زود داره سوخت و سوز نداره؟!؟!؟
آقاجان! بیا دیر آمدن شما به خدا سوخت سوز داره.....
* حکمتش چیست که از اعمال شب نیمه شعبان زیارت امام حسین(ع) است؟!
* یکی با رفتنش به کربلا دل میسوزونه یکی هم میخواهد برود امام نمیرود ولی باز هم دل میسوزونه...
* خبری در راه است از دنیای رسانه و مقاومت!
* می شود برایمان دعا کنید؟
* امان از این بلاگفا و بازی های هر روزش ... اما چه حالی میدهد که با اسب دشمن علیه دشمن بتازیم!
* سنگر پلاکفا را هم همچنان حفظ کرده ایم...!
یا علی
بکشید مارا...
نمی دانم چرا تا خبر انفجار اخیر زاهدان به گوشم خور ناخود آگاه به یاد آن افتادم که حرمت شکنان روز عاشورا از طرف سران فتنه، مردمی خدا جو خوانده شدند! و یا چندی پیش که 5نفر از تروریستهای وابسته به منافقین اعدام شدند سران فتنه طی بیانیه ای آن اقدام را محکوم کردند و آنان را بی گناه و مظلوم خواندند ویا آن را مغایر عدالت دانستند!! البته دور از انتظار هم نبود که بعد ازاعدام عبد المالک ریگی ،این به ظاهر روشنفکران بیانیه جدیدی دهند و باز هم پرده ازروی پلید خود بردارند...(که جای تعجب است که این اتفاق نیافتاد)اصلا شاید قرار است میر حسین و کروبی بیایند و از اتفاق اخیر مسجد جامع زاهدان حمایت کنند و حاضرین در مسجد را هم محکوم نمایند!!
عدالت کدام است؟ انفجار بمب در میان انبوه جمعیت از پیر و جوان گرفته تا زن و بچه که هیچ کدام گناهی جز شرکت در مراسم جشن نداشتند!! ویا اعدام تروریست هایی که خود اعتراف به جنایت کرده اند ؟!
و امروز که مردم بی گناه و مظلوم زاهدان در اعیاد شعبانیه طی یک اقدام انتحاری و کاملا تروریستی به خاک و خون کشیده می شوند ، این آقایان خفه شده اند و زبان در دهان قفل کرده اند و هنوز فکر و ذکرشان زندان کهریزک است! و یا شاید در اعتراض به اعدام ریگی سکوت کرده اند!!! و یا شاید نگران آنند که حمایتها مادی و معنوی غرب و سران استکبار از آنان برداشته شوند! هر چه نباشد هدف و و غایت اینان و دستهای پشت پرده این حوادث تلخ یکیست! هدف ایجاد ناامنی و بد بین کردن مردم نسبت به نظام ، تضعیف دولت و در انتها سرنگونی نظام و از بین بردن انقلاب است و لا غیر!
خانم شیرین عبادی ! که مدعی حقوق بشری،آیاحقوق بشر در اینجا معنا ندارد؟! و هچنان دغدغه هایتان همجنس بازان و بهائیان است ؟
محمد نوری زاده ! پس کجا هستی چه شده قلمت خشک شده که نمیتوانی نامه درباره کشتار زاهدان بنویسی؟
به خدا جام جهانی تمام شده است! آیا شبکه های بی بی سی و voa خبرهای مهمتری دارند ؟ همین شبکه های مدعی حقوق بشر و بی طرفی ، چند مستند از قربانیان اینگونه حوادث در ایران ساخته اند و به چه مقداربرایشان مانند کشته شدن ندا آقا سلطان اهمیت داشته است؟!
این حامیان حقوق بشر و دموکراسی و طرفداران داخلی و شبکه های غربیشان چه حرف بزنند و یا مثل حال خیلی ساده از کنار این ماجرا گذر کنند،در هر صورت این انقلاب و نظام راه خودرا پیدا کرده و پیش می رود و اگر خواستند کام ما را تلخ کنند، کور خوانده اند! مگر نه اینکه حضرت روح الله فرمود " بکشید ما را که ملت ما بیدارتر می شود"
به واقع خداجویان و مظلومان را میتوان در میان شهدای مظلوم مسجد جامع زاهدان دید.و چه زیبا در سالروز میلاد سید شهدا به ما یادآوری شد که آری هنوز در باغ شهادت باز است ...باور کنیم که هنوز هم می شود به قافله شهدا پیوست و این وصل لیاقت می خواهد...
به قول سید شهیدان اهل قلم سید مرتضی آوینی(که چه قدر این روزهاجایش خالیست) "شهادت قلبی است که خون حیات را در شریان‌های سپاه حق می‌دواند و آن را زنده نگه می‌دارد.شهادت، جانمایه انقلاب اسلامی است و قوام و حیات نهضت ما در خون شهید است"
*****************************************
به قول دوستان پی نوشت:
* یه سوال ! کشتن وهابی ها ثواب ندارد؟
* خدایا توان بده که تحمل کنیم این برادری ناتنی را !
* عذاب شاخ و دم ندارد! گرمای این روزها عذاب نیست؟
* تو یه مواردی به خدا حسودیم میشه....خوش به حال خدا!
* کاش کمی دل داشتم تا اینقدر بی دلی را زجر نمی کشیدم....!